مجله فارسپلاس؛ مجتبی صمدی*: وقتی سخن از تحولات روز افزون فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور میشود، با گسترهای از شرکتها و مؤسسات مواجه هستیم که با بهکارگیری نیروهای فکری و کاری جوان، شاید پیشگام بسیاری از دستاوردهای فنی و توسعهای در دنیای جدید و آینده پیش رو برای ایران باشند. اما در این میان، مسائلی پیش روی تحولات، این شرکتها و مؤسسات است که بیش از هر چیز به سیاستگذاری در این عرصه یا همان نحوه دخالت دولت و حاکمیت در این عرصه وابسته است. برآنیم تا در این سلسله نوشتارها با یک مداقه تحقیقی به چالشهای تحولات رسانهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات بپردازیم. از همین رو برای ملموس نمودن این نوع از چالشها، سرویسها و خدماتی که از طریق این مؤسسات و شرکتها و یا دولت در حال ارائه است را از منظر سیاستگذاری مورد بررسی قرار میدهیم. در اولین گام، سرویس vod آغازی بر این نوع واکاوی است.
Vod چیست؟
اکثر افرادی که اهل تماشای فیلم برای سرگرمی و تفریح هستند، امروزه برای دسترسی به جدیدترین فیلمها و حتی فیلمهایی که شاید روزی و یا زمانی برای تماشای آنها وقت نداشتهاند، حتماً گذرشان به اپلیکیشنها و یا وبسایتهایی افتاده است که فیلمها و ویدئوهایی چون مستند و یا برنامههای تلویزیونی را ارائه میدهند. و این درست کاری است که قبلاً افراد از طریق آرشیو فیلمها و یا ویدئوکلوپها با کرایه فیلمها صورت میدادند و یا همین اواخر این فیلمها و تولیدات رسانهای را در هاردهای شخصی و یا حافظه رایانه خود ذخیره میکردند و هر از چندی به سراغ آن میرفتند و برای لذت، سرگرمی و یا مقاصدی دیگر به تماشای آنها مینشستند.
این نوع بهرهمندی از تولیدات رسانههای تصویری عایدی و سود مالی گستردهای را در خود نهفته دارد که با گسترش و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، شرایطی مناسب برای استفاده و بهرهمندی از این سود نهفته فراهم آمده که امروزه تحت عنوان-vod Video On Demand یا همان «ویدئوی مبتنی بر تقاضا» شناخته میشود. اینچنین است که vod و درآمدزایی از طریق آن را به عنوان یکی از آخرین مراحل حلقه مصرف تولیدات رسانهای میتوان به شمار آورد. به عنوان مثال فیلمی که تولید شده و در سینماها به نمایش درآمده و مخاطبان خود را درگیر کرده و با خود به سینما کشانده، محصولات جانبی فیلم همچون تیشرت و تصاویرش به فروش رفته، حق پخش به شبکههای نمایش خانگی در قالب دیویدیها و… را فروخته و در کنارش حق پخش تلویزیونی آن نیز به فروش رفته و تبلیغات تجاری بدان اضافه گردیده است، در گام آخر سعی میکند در دسترسی آنلاین و برخط برای علاقمندان قرار بگیرد تا هر موقع و هر زمان که مخاطب بخواهد به این ویدئوها دسترسی داشته باشد.
این مراحل امروزه بسیار به یکدیگر نزدیک شدهاند و شاید فیلمی که هنوز از تاریخ اکرانش نگذشته هم پا به فضای عرضهکنندگان این ویدئوها بگذارد. بدین ترتیب، مردم به جای تماشای یک سریال تلویزیونی، بلافاصله بعد از تدوین نهایی میتوانند در اتوبوس، مترو و یا در خانه به تماشای قسمت جدید آن سریال تلویزیونی بنشینند.
این شیوه ارائه محتوا در بستر فناوری اطلاعات چندی است که با تاکید بر تولیدات داخلی در ایران فراهم شده و ارائهدهندگان این سرویس (vod) نیز بازاری برای خود ایجاد نمودهاند و در حال رقابت با یکدیگر هستند. هم اکنون ۱۷ موسسه، مجوز ارائه چنین سرویسی را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کردهاند اما شکل ورود و ارائه این سرویس و نحوه دخالت دولت و حاکمیت در ارائه چنین محتواهایی چالشهایی را برای عرضهکنندگان فراهم کرده است که نیازمند بازنگری در مسیر سیاستگذاری این سرویس است. (فهرست این شرکتها در پینوشت همین مطلب آمده است)
پیش از برشمردن چالشهای این سرویس بهتر است مروری بر حدود ۱۷ موسسه دارای مجوز ارائهدهنده این سرویس در کشور داشته باشیم که مجوز خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت نمودهاند.
چالشهای vod در مسیر سیاستگذاری
۱- نظام مقررات گذاری
چالش اصلی در مسیر توسعه، نظارت و هدایت این سرویس، نظام مقرراتگذاری انتخابشده برای فعالیت در این سرویس است (هرچند این موضوع در تمامی حیطههای فناوری نوین اطلاعاتی و ارتباطی نیز صادق است). بهطور کلی، سه نوع نظام مقرراتگذاری وجود دارد.
یک نوع آن نظام مقرراتگذاری دولتی و یا حکومتی است که هماینک در عرصه vod و تمامی رسانهها در کشور ما اعمال میشود و کلیه مسیرها از کسب مجوز و سایر امور مبتنی بر آن تعریف شده است. در این شیوه، دولت و به معنای عام حاکمیت مناسبات و سازوکارها و سیاستهای شرکتها و فعالان و نحوه حضور آنها را در این عرصه تعیین میکند. با توجه به ضعفهای مدیریت دولتی در کشور، این نظام مقرراتگذاری، چالشهای گستردهای را برای فعالان این عرصه پدیدآورده است که مصاحبههای گوناگون در گوشه و کنار از سوی مدیران شرکتها گویای آشفته بازار این شکل از مقرراتگذاری است.
نوع دوم نظام مقرراتگذاری، خودمقرراتگذاری است یعنی فعالان این عرصه خودشان سیاستها و سازوکارهای نظارتی و فعالیتها را تعیین نمایند و خودشان بر خودشان نظارت نمایند؛ یعنی به نوعی، واگذاری تمامی اختیارات به صنف.
اما شکلی که میتواند بسیاری از چالشهای پیش رو و متکی بر دغدغههای دو طرف یعنی هم دولت و هم فعالان این عرصه را بکاهد، نظام مقرراتگذاری مشترک است. در این شیوه، هر دو گروه در تعیین سیاستها و سازوکارها و سیاستگذاری نقش دارند.
۲- چه کسی مجوز میدهد؟
وقتی از نظام مقرراتگذاری دولتی و حاکمیتی در حیطه سرویس vod صحبت میکنیم، این نوع نظام نیز بایدها و نبایدهایی دارد که با دقیقتر شدن در وضعیت سرویس vod چیز دیگری مشاهده میکنیم و آن تشتت و اختلاف سازمانهای متولی مجوزدهی برای این سرویس است. به طور واضح، از یک طرف دولت در قالب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار مجوزدهی را برعهده دارد و از سوی دیگر، صدا و سیمای جمهوری اسلامی در قالب سازمان صوت و تصویر فراگیر، خود را متولی تمامی عرصههای صوت و تصویر میداند. در این میان، حتی در میان شرکتهای فوق مواردی را داریم که مجبور شدهاند از هردو بخش مجوز بگیرند. بینتو، فیلمنت، و آیسیما نمونههایی از این شرکتها به شمار میروند.
این دعوای مجوز حتی به دولت و صدا و سیما محدود نمیشود چراکه وزارتخانه ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز خود را به نوعی متولی این امر میداند.
متاسفانه حتی در بخش مجوزدهی هم سازوکارها مشخص نیست و مجموعه مقررات نگاشته شده، چه از سوی سازمان صوت و تصویر فراگیر و چه وزارت ارشاد بدون درنظرگرفتن اقتضائات و تحولات رسانهای امروزین است. چنانکه اگر مجموعه مقررات سازمان صوت و تصویر فراگیر و تعیین مصادیق مجرمانه در این حیطه مورد توجه قرار گیرد شاهد خواهیم بود که در قالب یک نظارت پیشینی قرار میگیرد.
۳- جای خالی فعالان و کارشناسان فرهنگی
وقتی سخن از vod به میان آید بیش از هرچیز، وجه محتوای ارائه شده دارای اهمیت خواهد بود وگرنه فناوری ارتباطات و اطلاعات بیشتر یک ابزار و یک بستر فنی صرف محسوب میشود.
در میان شرکتهای دارای مجوز، تنها دو موسسه در حیطه تولیدات و محصولات فرهنگی فعالیت میکنند و بقیه به نوعی تهیهکننده زیرساخت فنی هستند که به عرصه ارائه محتوا وارد شدهاند. در حالیکه ارائه سرویس vod بیش از هرچیز به کارشناسان و فعالان فرهنگی جهت برنامهریزی در تولید، هدایت و انتخاب در مسیر سیاستگذاری نیازمند است. اینچنین است که شرکتی مانند نتفلیکس با برنامه ریزی و تولید محتوا توانسته خود را در جهان به عنوان پیشتاز این عرصه معرفی نماید.
بنابراین لزوم تعریف سازوکار ترکیب و مشارکت مؤسسات فرهنگی با شرکتهای فعال در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات، با توجه به حیطه اثرگذاری فرهنگی و اجتماعی رسانهها، یک اقدام ضروری است. البته شاید از همین روست که بالاخره دولت مسئولیت مجوزدهی را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار نموده است. مجوز دادن به فعالیت چنین سرویسی در قالب یک شرکت صرفا فعال در عرصه زیرساختهای ارتباطی، آثار فرهنگی و اجتماعی خاص خود را به دنبال خواهد داشت و نوعی غفلت از ارائه محتواها را رقم می زند.
۴- مجوزدارها زیادند یا کم؟
برای کشوری چون ایران، اعطای ۱۷ مجوز بدون درنظر گرفتن بازار فعالیت این مؤسسات و یا عدم توجه به رویکردهای تخصصی، شاید شکست بسیاری از این مؤسسات را از نظر سرمایهگذاری و مالی به دنبال داشته باشد مگر آنکه همه این شرکتها حیطههای فعالیت مشخص داشته باشند؛ مثلاً تعداد مجوزهای فعالیت در تبلیغات شرکتهای هواپیمایی و یا نوع پلتفرم یا حوزههای تخصصی مانند آنچه که آفرینک در زمینه کودک و نوجوان انجام میدهد بر اثرگذاری و هدایت مخاطب، پیش از هرچیز باید مشخص شود.
۵- عدم کنترل و نظارت
از این ۱۷ شرکت شاید تنها ۱۰ شرکت دارای فعالیت قابلقبول در این عرصه هستند و بقیه یا فعالیتی ندارند و یا دارای درجه مطلوبیت نیستند. لذا تعیین نظام شاخصهای ارزیابی و حتی نظام رتبهدهی، آن هم مبتنی بر نظام مقرراتگذاری مشترک که صنف فعالان در کنار سیاستگذاران دولتی آن را تدوین کرده باشند، امری ضروری است.
در کنار این موضوع باید از شفاف نبودن حمایتهای دولتی برای چنین مجوزهایی گفت که تعطیلی برخی از این مجوزدارها را سؤالبرنگیز میکند. لذا شفاف بودن سازوکارهای حمایتی و نظارتی از بدیهیات این عرصه است.
اینکه برخی از شرکتها مستقیم یا غیرمستقیم به سازمانها و نهادهایی وابسته باشند اما شفافیت در این موضوع وجود نداشته باشد، هم مخاطبین و هم ارزیابی این شرکتها را دچار چالش میکند. مثلا اگر صدا و سیما هم خود را مقرراتگذار در قالب سازمان صوت و تصویر فراگیر بداند و هم شرکتهایی راهاندازی کند، در یک تناقض آشکار است. این نوع فعالیتها و مالکیت این سرویس شفاف و مشخص باشد تا افکار عمومی و مردم مبتنی بر این نوع حمایتها و ارائه محتوا از آن شرکتها مطالبه صورت دهند.
۶- لزوم مقررات گذاری در تولید و ارائه محتوا در vod
هم اینک بسیاری از کشورهای دنیا تعیین مقررات در این مسیر را در دستور کار قرار دادهاند، منتها در کشور ما همچنان دعوا بر سر تعیین متولی مجوزدهی است. این درحالی است که از منظر حقوقی و ارتباطی، ارائهدهندگان این بسترها نیاز به قوانینی دارند که در مسیر فعالیتهای آنها مؤثر و نظمدهنده باشد (همچون قوانین کپیرایت و حق مؤلف) و فارغ از جهتگیریهای سیاسی و جناحی بتواند زمینه تولید و سرمایهگذاری در تولید محتوا را به پیش ببرد. لذا بخشی از سرمایهگذاری در نظام مقرراتگذاری مشترک باید تمرکز بر حیطه تدوین قوانین و مقررات باشد که در این بین تجربیات سایر کشورها و نیز ارزیابی و رصد تاثیرات فرهنگی و اجتماعی داخل کشور بسیار مؤثر است.
* پژوهشگر و کارشناس فرهنگ، ارتباطات و رسانه
پینوشت:
مؤسسات ارائه دهنده سرویس vod دارای مجوز:
۱٫ موسسه آینه جادو که محمد صراف مدیرعاملی آن را بر عهده دارد و وی به عنوان رئیس انجمن صنفی vod درایران نیز شناخته میشود. این موسسه سرویس خود را تحت عنوان filmnet ارائه کرده و تقریباً ورود مناسب و بروزی در این عرصه دارد. این شرکت در قالب اپلیکیشن و وب خدمات خود را ارائه میکند.
۲٫ شرکت رایتل که تحت عنوان دریچه ۷ قرار است به این اقدام بپردازد، اما گویا هنوز فعالیتی را آغاز نکرده است.
۳٫ شرکت ایلانرمافزار به عنوان شرکتی که بر روی طراحی و توسعه سامانه ارائه محتوا در بستر IP متمرکز است و ارائه زیرساخت میکند، این سرویس را هماینک از طریق ستتاپباکس (Me box) راهاندازی کرده و هنوز اقدامی برای اپلیکشن و یا وب انجام نداده است.
۴٫ شرکت صبا سل آریا این سرویس را در قالب اپلیکیشن زوم ایرانسل ارائه میدهد و البته پشتیبانی ایرانسل را برای خود یدک میکشد.
۵٫ شرکت سامانه ایرانیان بهسیما که قرار است در آدرس behsima.tv فعالیت کند ولی فعلا هیچ خبری از فعالیتهای آن نیست و تنها چند ویدئو در آپارات میتوان از آن مشاهده کرد.
۶٫ شرکت توسعه بهنگام غدیر که گویا با قراردادی که با شرکت سروش رسانه دارد، بیشتر فعالیتها و تولیدات سازمان صداوسیما را پشتیبانی میکند و محصولات خود را در play.iseema.ir ارائه میدهد که البته تعدادشان اندک است.
۷٫ شرکت پیامافزار پیک آسا با مدیرعاملی مهدی نیامنش که یک حوزه تخصصی را برای ارائه این سرویس یعنی حوزه کودک و نوجوان را برگزیده است و تحت عنوان afarinak فعالیت میکند.
۸٫ شرکت مبین وان کیش که قرار بوده است تحت عنوان binto فعالیت کند. مدیرعامل این شرکت سیدصابر امامی است که غیر از فعالیت در عرصه فناوری ارتباطات و اطلاعات، مجوز انتشارات هم دارد و چندین کتاب نیز تألیف کرده است.
۹٫ شرکت برید فناور آریان (باران تلکام) که تحت عنوان aio فعالیت میکند و همه قالبها از اپلیکیشن تا تارنما و حتی ستتاپباکس را به خدمت گرفته است با این حال هنوز مجوزش از سوی مرکز فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال تأیید نشده است. لازم به ذکر است که حسین تهرانی مدیرعامل این شرکت است.
۱۰٫ شرکت فناوران ایدهپرداز صبا که بیشتر با نامهایی چون cloob، میهن بلاگ، آپارات گره خورده و این سرویس خود را تحت عنوان filimo ارائه کرده و تبلیغاتش در بیلبوردهای شهری در خاطر بسیاری از شهروندان تهرانی مانده است.
۱۱٫ شرکت راهکار همراه و سناد که هر چند اطلاعات خاصی از این شرکت در دسترس نبود اما سرویس خود را تحت عنوان myapps ارائه میکند با این حال نماد اعتماد الکترونیکی آن منقضی شده است و باید مدیران آن به فکر تمدید نمادشان باشند.
۱۲٫ شرکت تراشه سبز تهران یکی از شرکتهای عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات است و به نوعی در جهت ارائه سرویسهای اینترنت و تلفن بینالملل فعالیت دارد. نام مدیر عامل این شرکت، مهندس مهدی داوری با اپلیکشن پیامرسان بیسفون گره خورده و سرویس vod خود را تحت عنوان tva.tv ارائه میدهد.
۱۳٫ شرکت رهپویان خرد ایرانیان که با مدیرعاملی خانم مریم بیگلری ابهری مجری پروژههای فناوری اطلاعات است که تحت عنوان filimaa فعالیت میکند هرچند نسخه وب آن فعال نیست. با این حال، پشتیبانی از تلویزیون تعاملی شیما را هم در کنار شرکت تکتا که وابسته به سازمان صدا و سیما است بر عهده دارد.
۱۴٫ شرکت وصل اندیشان سپید هم شرکت دیگری است که چنین مجوزی دریافت کرده و با آدرس تارنمای filmanet.ir قرار است، معرفی این سرویس را برعهده داشته باشد، علی رغم تلاش ما باز نمیشود. امین روبهانی مدیرعاملی آن را برعهده دارد (هرچند این عنوان هم در ۱۳/۱۰/۹۶ منقضی شده) و قرار است تنها در بخش ستتاپباکس فعالیت کند.
۱۵٫ شرکت شاتل که سالهاست از سوی محمدحسن شانهساززاده راهاندازی شده نیز حیطه فعالیتهای خود را گسترده کرده و به ارائه این سرویس تحت عنوان نماوا دست زده است. البته سرویسهای دانلودسنتر، گیمسنتر و آپلودسنتر بخشهای دیگری است که این شرکت دامنه فعالیت خود را به آنها نیز کشانده است.
۱۶٫ موسسه تصویرگستر پاسارگاد که موسسه تولید و عرضه فیلم، آلبوم و موسیقی و بازیهای رایانهای است و توسط تورج شفیعی به همراه علی اسدزاده اداره میشود و سریالهای شاهگوش و حتی قهوه تلخ را در شبکه نمایش خانگی تولید کرده است، تحت عنوان لوتوس پلی (lotusplay) به ارائه سرویس vod میپردازد.
۱۷٫ موسسه رسانه مهر طاها که در پشتیبانی فنی سریال این روزهای تلویزیون یعنی پدر نقش داشته نیز مجوز این سرویس را تحت عنوان teleban دریافت کرده و هر چند تارنمایی راه اندازی نموده اما نشان دیجیتال آن منقضی شده و عدد ۲۵۰ به عنوان بازدید معدود ویدئوهای آن گویای وضعیت فعالیتهای این موسسه است.